زندگی

پس از من...زندگی‌میگذرد
آرام خاموش‌و‌بی‌صدا
انقدر‌ ارام‌ که ‌وقتی‌ گذشت رفت‌وجز یادش‌چیزی باقی نماند
تازه رفتنش را متوجه میشوی
آدمها هم با روزها می آیند میمانند میگذرند و میروند
آدمها میروند ولی یادهایشان می ماند
زمان میگذرد خیلی سریع سریعتر از هر آنچه که به ذهن آید
روزی خواهد رسید که من هم به انتهای راه میرسم
روزی که دیگر قدرت و‌توان ندارم
روزی که باید بنشینم و به عقب راه نگاه کنم
به گذر ایامی که گذرانده ام و توشه ای که مهیا کرده ام
کاش ای کاش میدانستم
وقتی تارهای سفید موهایم موج بردارند من
کجای این وادی هستم
چه کرده ام؟
چه به دست اورده ام؟
خدایا
پس از من از من
چه به یادها خو اهد ماند!؟
نظرات 1 + ارسال نظر
رز سفید چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:09 ب.ظ http://www.ghoroobesiahpoosh.blogsky.com

سلام....امیدوارم پس از ما جز خوبی چیزی در یاد ها باقی نمونه....کاش همه با نام نیک سفر کنیم.... موفق باشی.... پا به کلبه این حقیر هم اگر بزاری خوشحال میشم....
در پناه حق....یا علی...

گاهی وقتها در کلبه های حقیرانه چیزهایی پیدا میشود که در کاخهای کاخ نشینان پیدا نمیشود.
متشکرم.به روی چشم،حتما سر میزنم.شاد باشی.
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد