خوش به حالشون !
شاگرد تو مى باشم، گر کودن و کژپوزم ...
« شمس»
... درست مثل یک شاگرد، محصول کارم را به استاد نشان دادم تا اگر آن را هم سو باکتاب جدیدش - علم و روش آن - در طرح شعار - کمتر بیشتر است - مى داند، اجازهى چاپ دهد. یادداشت هاى او در حاشیهى پیش نویس مقاله، چراغ راه من شد و اکنون اگر نورى در این گزارش دیدید، از اوست.
روزهاى سه شنبه در کلاسهاى پیش دبستان کار مىکنم. گاهى مشاهدهگر فعالیتهاى مربیان هستم و گاهى خود در نقش مربىام! اوایل آذرماه بود. خانم محمودى، مسؤول پیش دبستان، گفت: »مربىهاى مدرسه دوست دارند که در آغاز فعالیتهاى مربوط به آشنایى کودکان با موضوع گیاهان، مدیریت یادگیرى بچهها با شما باشد.«
فرصت تازهاى پیش آمده بود تا در تعامل با کودکان، تجربههاى تازه کسب کنم. با این که مثل خروس »آوازم را چشم بسته مىخوانم!« اما در چنین مواقعى، مثل یک دانشجو، ابتدا به طراحى آموزش مى پردازم.
شروع کردم!
اولین کار این بود که هدف را مشخص کنم:
با واژهى »گیاه« به عنوان یک کلید واژه در علوم تجربى آشنا شوند.
مصداق هاى »گیاه« را شناسایى کنند.
مفهوم »گیاه« را چنان درونى کنند که هنگام برخورد با گیاه، آن را »درک« کرده و به موارد مشابه تعمیم دهند و از غیر آن بازشناسند.
در ارتباطهاى خود هر جا که لازم است، کلید واژه را در جاى مناسب خود به کار گیرند.
گیاهان را به عنوان بخشى از محیط زیست خود بشناسند.
×××
در تعیین هدفها، یک نکته به عنوان رویکرد آویزهى گوش و هوشم بود:
توجه به مفهوم سازى و تولید دانش به وسیلهى کودکان، به جاى انتقال مفهوم و دانش به کودکان.
×××
براى دستیابى به هدفها، سه فعالیت 20 دقیقهاى به عنوان »محتوا« پیش بینى کردم. آن ها را با مربیان کودک مدرسهاى که قرار بود فعالیتها آن جا انجام گیرد در میان گذاشتم و با مشارکت هم{P - در این جا لازم است از همراهى و مشارکت صمیمانه خانم ها محمودى، چهارگامه، بینا، یونسى و راستگو مربیان پیش دبستان »ریاض دانش«، آموزش و پرورش منطقه 5 تهران در جنت آباد تشکر و سپاسگزارى کنیم. P}
دربارهى طرح و چگونگى همیارى در اجراى آن تصمیمگیرى کردیم.
فعالیت اول:
نمونههایى از گیاهانى را که ریشه و ساقه و برگ دارند، مثل تربچه، جعفرى، نعنا، شوید، تلخون، پیاز و ریحان، به اندازهى لازم از سبزى فروش محله خریدیم و دادیم در آبدارخانهى مدرسه تمیز شستند و خشک کردند و همه را در یک سینى بزرگ، با خود به کلاس بردیم.
میز و صندلىهاى کلاس یک نفره و آرایش آنها به شکل U بود.
روى میز هر کودک، یک ورق روزنامهى باطله گذاشتیم و نمونههاى گیاهان را بین آنها تقسیم کردیم.
×××
گفت و گو، مشاهده و جست و جو
بچهها گیاهان را دستکارى کردند، گفت و گو کردند و حتى بعضىها پس از اطمینان از تمیزى، برگهایى از آنها را مزه کردند.
همراه با نشان دادن نمونه ى گیاه تربچه:
1 کى مى دونه اسم این گیاه چیه؟
2 [تقریباً همگى]: تربچه!
1 شما هم روى میزتان از این »گیاه« دارید؟
2 [تقریباً همگى]: بله!
1 تربچه را از توى »گیاهان« خود بردارید. با دقت نگاه کنید. به هم نشان دهید. با هم مقایسه کنید.
×××
همراه با نشان دادن نمونهى گیاه جعفرى:
1 یک »گیاه« دیگر! خوب نگاه کنید. ببینید شما هم روى میزتان از این »گیاه« دارید؟
توى گیاهان خود مىگردند، به نمونهاى که دست ما است نگاه مىکنند، بعضىها مىآیند و نمونهى در دست ما را از نزدیک مىبینند و ... کم کم پیدا مىکنند. به هم نشان مىدهند، از هم تأئید مىگیرند و به من و مربى نشان مىدهند. یک نفر از میان جمع »گیاه« را مىشناسد و نام مىبرد:
1 آفرین! اسم این گیاه جعفرى است.
{P - کلاس دخترانه بود. اجراى این برنامه در کلاس پسرانه نشان داد که آشنایى دختران پیش دبستانى با سبزىها، بیش از پسران پیش دبستانى است. P}
همراه با نشان دادن نمونهاى دیگر .....................
فعالیت دوم: مشاهده، جست و جو در محیط واقعى
1 آن هفته که به کلاستان آمدم، دربارهى چى گفت و گو کردیم؟
2 دربارهى »گیاه«، دربارهى »گیاهان«، دربارهى سبزى ها ....
حالا با هم برویم حیاط مدرسه، کوچه، پارک تا گیاهان را در آن جا هم ببینیم. هر کس هر جا یک نمونه »گیاه« دید، به دوستش یا به من یا به خانم مربى نشان دهد.
×××
کودکان در پهنهى پارک پراکنده بودند، کنجکاوى مىکردند و جست و جو مىکردند. مقایسه مىکردند. پیدا مىکردند و یافتهها را به یکدیگر نشان مىدادند - تعمیم مىدادند و به این طریق آموختههاى خود را عمق و وسعت مىبخشیدند. براى من جالب و شورانگیز بود که آن روز گوشم نه »درخت« شنید، نه »علف«، نه ...
»گیاه«! فقط گیاه. وه چه زیبا بود آن روز!
»گیاه« صداى آن روز پارک بود. خانم گیاه! آقا این هم یک گیاه.
گیاه! ...
از علفهاى هرز، گیاهان خودروى لا به لاى سنگها تا درختان کاج، بوتههاى رز و ... گیاهى از چشم کودکان پنهان نمىماند.
حتى گیاهانى که به دلیل برگ ریزان، لباس خود را عوض کرده بودند!
فعالیت سوم: تلفیق ارزشیابى
وقتى از پارک برگشتیم، زنگ تفریح بود و تغذیه، بعدش: نقاشى!
حدس مىزنید که موضوع نقاشى آن روز چه بود؟
بهترین وقتى بود که بتوان فعالیتى تلفیقى - علوم تجربى و نقاشى - را اجرا کرد.
از کودکان خواستم، »گیاهان« را نقاشى کنند.
نمونهى کارهاى آنها را در این گزارش مىبینید. احتیاجى به توصیف نیست!
×××
چه خوش شانس هستند »مربیان کودک«! خوش به حالشان!
آن همه زیبایى را که من آن روز شاهد بودم، آنها هر روز شاهدند. درست مثل یک »باغبان« که فرایند رشد و به بار نشستن گیاهان باغش را شاهد است. و چه هشیار بود و عارف، زنده یاد جبّار عسگرزاده آن زمان که عنوان »باغچهبان« را براى خود برگزید.
و من چه قدر دلم مىخواهد که »باغچهبان« شوم!
×××
فکر کنید و بگویید:
در گزارشى که خواندید: اندیشهى کاوشگرى »مفهوم سازى به وسیلهى کودکان« به عنوان یک رویکرد در انتخاب هدفها و مدیریت فعالیتهاى یادگیرى کودکان مورد توجه بوده است. با ارائهى مثالى روشن، توضیح دهید که در این فعالیتها سعى شده است، چه مفهوم یا مفاهیمى به وسیلهى کودکان ساخته شود؟ چگونه؟
--------------------------------------------------------------
به نام خدا
خوش به حالشان
! در ابتدای مقاله به این جمله برمی خوریم که گاهی مشاهده گر و گاهی خود در نقش مربیام ! نکتة مهم این است که آقای طاهری هم در نقش مشاهدهگر و هم مربی به کسب تجربه در کلاس های پیشدبستان پرداخته است. او در آموزش خود یکی از اصول اصلی ، یعنی طراحی آموزشی را به کار می گیرد. می دانیم که داشتن طرح درس ، کار معلم را جهت دار و هدفمند می کند. اهداف دقیق آموزشی را به اهداف رفتاری تبدیل می کند. و می دانیم که از مزایای اهداف رفتاری این است که هم قابلیت مشاهدة بهتر و هم ارزشیابی دقیقتر را دارد. نکتة بسیار مهم مفهوم سازی و تولید دانش به وسیلة کودکان است ، که آقای طاهری در فعالیت های خود این اهداف را مدّ نظر داشته است. کاربرد روش گفتگو ، جستجو و مشاهده از روش های مؤثر آموزشی است که در خلال آن کودکان به تبادل نظریات و تجارب می پردازند. جستجو و مشاهده باعث کشف دانش از سوی خود شاگرد می شود و از همه مهم تر جستجو در محیط واقعی است. چرا که کودکان محیط طبیعی را بر محیط خشک کلاسی ترجیح می دهند. شادی و بازی حق کودک است و آقای طاهری این حق را به کودکان به صورت جالبی در خلال آموزشش داده است. دیدن کودکان در محیط واقعی و تلاش برای فهمیدن از سوی آنها چه دلانگیز است. و به راستی خوش به حال مربیان کودک.ارزشیابی
می دانیم ارزشیابی یکی از ارکان اصلی طراحی آموزشی و در واقع آخرین مرحلة آن است. چرا که در این مرحله معلم صحیح ترین بازخورد از کار خود را دریافت می کند. . چه زیباست کار آقای طاهری (تلفیق ارزشیابی با نقاشی کودکان). در نقاشی ، کودکان هر آنچه را در ذهن دارند بر صفحه جاری می کنند. و در واقع می توان دنیای عاطفه و احساس آنها را مشاهده کرد. این مربی با تلفیق ارزشیابی با نقاشی کودکان هم به احساسات کودکان ارزش داده و هم فهم مفهوم کلیدی درس یعنی گیاه را از کار کودکان دریافت کرده است.
سلام دوست عزیز.ممنونم که به وبلاگ من سر زدید.ظاهرا این وب رو برای انجام کارهای دانشگاه درست کردید.امیدوارم در درس ها موفق باشید.باز هم ممنونم
از اظهار لطف شما بسیار ممنون.در وب جدید بیشتر همکاری میکنیم.این وب رارو میذارمش برای کارهای درسی.موفق و پیروز باشید.
یاسر جان درود..ازآشنائی با شما خرسندم.متن مفیدی نوشتید.از جهت راهنمائی بهتر است متن هاراکوتاه تربنویسید
تا بیشترمورد استفاده قرارگیرد..تندرست وموفق باشی.
ممنون.کوتاهش میکنم .تا بعد.شاد باشی.
امروز ۷/۲ ۸۳ منتظر تحلیل شما از دو :خوش به حالشون: و؛طبیعت در شهر ؛هستم.
سلام.جالب بود استاد
سلام ممنون،مونده تا استادی.خیلی متشکر.بیشتر سر بزن.شادوسربلند باشی