شب

امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت  برون  خواهم  خفت
باور  نکنی  خیال  خود  را  بفرست
تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت

روسو

انسان آزاد آفریده میشود ودر هر جا در زنجیر است.